حسین منزوی
![]() |
|
زادروز | ۱ مهر ۱۳۲۵ زنجان |
درگذشت | ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳ تهران |
ملیت | ایرانی |
پیشه | شاعر |
فرزندان | غزل منزوی |
حسین منزوی (یک مهر ۱۳۲۵ - اردیبهشت ۱۳۸۳) شاعر ایرانی است. او بیشتر غزلسرا بود و هر چند گاهی شعر سپید هم میسرود.
منزوی در سال ۱۳۸۳ بر اثر آمبولی ریوی و سرطان در تهران درگذشت و در کنار آرامگاه پدرش در زنجان به خاک سپرده شد.
زندگی
او در یکم مهر سال ۱۳۲۵ در شهر زنجان و خانوادهای فرهنگی زاده شد. در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده ادبیات دانشگاه تهران شد. سپس این رشته را رها کرد و به جامعهشناسی روی آورد اما این رشته را نیز ناتمام گذاشت. نخستین دفتر شعرش در سال ۱۳۵۰ با همکاری به چاپ رسید و با این مجموعه به عنوان بهترین شاعر جوان برگزیده شد. سپس وارد رادیو و تلویزیون ملی ایران شد و در گروه ادب امروز در کنار نادر نادرپور شروع به فعالیت کرد.
چندی مسئول صفحه شعر بود و در سال نخست انتشار نیز با این مجله همکاری داشت. در سالهای پایانی عمر به زادگاه خود بازگشت و تا زمان مرگ در این شهر باقی ماند. وی سرانجام در روز شانزدهم اردیبهشت سال ۱۳۸۳ در بیمارستان رجایی تهران درگذشت.
شناختنامۀ حسین منزوی در کتابی با نام به اهتمام (، ۱۳۹۰) منتشر شده است.
آثار
- با عشق در حوالی فاجعه- مجموعه غزلی سروده شده از سال ۱۳۶۷ تا ۱۳۷۲.
- این ترک پارسیگوی (بررسی شعر شهریار).
- از شوکران و شکر؛ مجموعه غزلی سرودهشده از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۶۷.
- با سیاوش از آتش.
- از ترمه و تغزل؛ گزیده اشعار، ۱۳۷۶.
- از کهربا و کافور.
- با عشق تاب میآورم؛ شامل اشعار سپید و آزاد سروده شده از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۷۲.
- به همین سادگی (مجموعه شعرهای سپید).
- این کاغذین جامه؛ مجموعه برگزیده اشعار کلاسیک.
- از خاموشیها و فراموشیها.
- حنجرهٔ زخمی تغزل؛ دفتری از شعرهای آزاد و غزلهای سروده شده از ۱۳۴۵ تا ۱۳۴۹.
- مجموعه اشعار حسین منزوی، انتشارات آفرینش و نگاه، 1388
- - ترجمه نیمایی از منظومه «حیدر بابایه سلام» سروده «شهریار».
نمونه اشعار
خیال خام پلنگ من به سوی ماه جهیدن بود | ... و ماه را ز بلندایش به روی خاک کشیدن بود | |
پلنگ من - دل مغرورم - پرید و پنجه به خالی زد | که عشق - ماه بلند من - ورای دست رسیدن بود | |
گل شکفته ! خداحافظ اگر چه لحظة دیدارت | شروع وسوسهای در من به نام دیدن و چیدن بود | |
من و تو آن دو خطیم آری موازیان به ناچاری | که هر دو باورمان ز آغاز به یکدگر نرسیدن بود | |
اگر چه هیچ گل مرده دوباره زنده نشد اما | بهار در گل شیپوری مدام گرم دمیدن بود | |
شراب خواستم و عمرم شرنگ ریخت به کام من | فریبکار دغلپیشه بهانهاش نشنیدن بود | |
چه سرنوشت غمانگیزی که کرم کوچک ابریشم | تمام عمر قفس میبافت ولی به فکر پریدن بود |
نمونه ای از شعرهای آزاد و سپید
منابع
- از ترانه و تندر شناختنامۀ حسین منزوی
- غزل، شعر است نه قالب مریم جعفری آذرمانی
- سیاهپوش، افشین. «حسین منزوی». نشریه الکترونیکی ادبی عروض. بازبینیشده در ۱۰ مهر ۸۶.